جدول جو
جدول جو

معنی کوته مهر - جستجوی لغت در جدول جو

کوته مهر
(بَ)
دهی از دهستان بناجو است که در بخش بناب شهرستان مراغه واقع است و 390 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کوته نظر
تصویر کوته نظر
تنگ نظر، بخیل، ممسک
فرهنگ فارسی عمید
(شَ / شِ مِ)
دهی است از دهستان بناجو بخش بناب شهرستان مراغه. این دهکده در جنوب خاوری بناب در مسیر شوسۀ مراغه به میاندوآب قرار دارد. منطقه ای است جلگه ای با آب و هوای معتدل و 140 تن سکنه. راه شوسه و یک باب دبستان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(تَهْ نَ ظَ)
کوتاه نظر. (فرهنگ فارسی معین). ناعاقبت اندیش. (غیاث). غافل:
پدر و مادر و فرزند و عزیزان رفتند
وه چه ما غافل و مستیم و چه کوته نظریم.
خاقانی.
در چشمت ار حقیر بود صورت فقیر
کوته نظر مباش که در سنگ گوهر است.
سعدی.
کوته نظران را بدین علت زبان طعن دراز گردد. (گلستان سعدی).
تو کوته نظر بودی وسست رای
که مشغول گشتی به جغد از همای.
سعدی.
- کوته نظرفریب، فریبندۀ کوته نظر. فریب دهنده کوتاه بین:
این غول روی بستۀ کوته نظرفریب
دل می برد به غالیه اندوده چادری.
سعدی.
و رجوع به کوتاه نظر شود.
، تنگ نظر. (فرهنگ فارسی معین). تنگ چشم. نظرتنگ. خرده نگرش. اندک بین. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) آن که وسعت نظر ندارد:
هرچه کوته نظرانند بر ایشان پیمای
که حریفان ز مل و من ز تأمل مستم.
سعدی.
کوته نظران ملامت از عشق
بیفایده می کنند تحذیر.
سعدی.
کوته نظران کنند و حیف است
تشبیه به سرو بوستانت.
سعدی (کلیات چ مصفا ص 407).
پس از هفته ای دیدمش بر گذر
بدو گفتم ای مرد کوته نظر.
نزاری قهستانی (دستورنامه).
زین قصه هفت گنبد افلاک پرصداست
کوته نظر ببین که سخن مختصر گرفت.
حافظ.
همان ز سوزن کوته نظر در آزارم
اگرچه همچو مسیحا فلک سوار شدم.
صائب (از آنندراج).
و رجوع به کوتاه نظر شود
لغت نامه دهخدا
(تِ مَ)
دهی است از دهستان مرکزی شهرستان آستارا که 640 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(تَهْ قَ)
کم قدر. بی مقدار. بی ارج:
کسان به چشم تو بی قیمتند و کوته قدر
که پیش اهل بصیرت بزرگ مقدارند.
سعدی
لغت نامه دهخدا
(تَهْ فِ)
کوتاه فکر. رجوع به کوتاه فکر شود
لغت نامه دهخدا
(نَ جِ)
دهی است از دهستان دیزمار غربی از بخش ورزقان شهرستان اهر، در 50 هزارگزی مغرب ورزقان و 43 هزارگزی جادۀ تبریز به اهر، در منطقۀ کوهستانی و گرمسیری واقع است و 170 تن سکنه دارد. آبش از رود خانه گلو، محصولش غلات و برنج و پنبه و انجیر و انار و دیگر میوه های سردرختی، شغل مردمش زراعت و گله داری و جاجیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان ریز که در بخش خورموج شهرستان بوشهر واقع است و 240 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کوته نظر
تصویر کوته نظر
غافل، ناعاقبت اندیش
فرهنگ لغت هوشیار
اندک بین، تنگ نظر، خرده بین، دون همت، کوته بین
متضاد: بلندنظر
فرهنگ واژه مترادف متضاد
کوتاه فکر، کوته بین، کوته نظر
فرهنگ واژه مترادف متضاد
حیوان ماده، خاصه خوک با توله هایش
فرهنگ گویش مازندرانی
کوچه و گذر
فرهنگ گویش مازندرانی
کلمره، نوعی مار
فرهنگ گویش مازندرانی